بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1182

1. مرا این آبرو در عالم پرواز بس باشد

2. که بال افشاندنم خمیازهٔ یاد قفس باشد

3. به منزل چون رسد سرگشته‌ای ‌کز نارساییها

4. بیابان مرگ حیرت از غبار پیش و پس باشد

5. تواند بیخودی زین عرصه گوی عافیت بردن

6. که چون اشک یتیمان در دویدن بی‌نفس باشد

7. در این محفل خجالت می‌کشم‌ از ساز موهومی

8. کمال عشق من ای کاش در خورد هوس باشد

9. گلی پیدا نشد تا غنچه‌ای نگشود آغوشش

10. در این‌گلشن ملال از میوه‌های پیشرس باشد

11. به داغ آرزویی می‌توان تعمیر دل کردن

12. بنای خانهٔ آیینه یک دیوار بس باشد

13. امل پیما ندارد غیرتسخیر هوس جهدی

14. نشاط عنکبوتان بستن بال مگس باشد

15. ضعیفان دستگیر سرفرازان می‌شوند آخر

16. به روز ناتوانیها عصای شعله‌، خس باشد

17. ندارد دل جز اسباب تپیدن عشرت دیگر

18. همان فریاد حسرت بادهٔ جام جرس باشد

19. به دل هم تا توانی چون نفس مایل مشو بیدل

20. مبادا سیر این آیینه در راهت قفس باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خضاب تازه ای هر دم به روی کار می آری
* شدی پیر و همان دست از سیه کاری نمی داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* نرگس مست نوازش کن مردم دارش
* خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
شعر کامل
حافظ
* کار زلف توست مشک‌افشانی و نظارگان
* مصلحت را تهمتی بر نافهٔ چین بسته‌اند
شعر کامل
حافظ