بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1233

1. آگاهی دل انجمن اختلاف شد

2. عکسش فروگرفت چو آیینه صاف شد

3. کام و زبان به سرمه‌اش از خاک پرکند

4. گویاییی‌که تشنهٔ لاف وگزاف شد

5. بر چینی‌ات مناز که خاقان به آن غرور

6. چندی به سر نیامده مویینه‌باف شد

7. میل غذاست مرکز بنیاد زندگی

8. پیچید معده بر هوس جوع و ناف شد

9. مستغنی‌ام ز دیر و حرم کرد بیخودی

10. برگرد خویش گردش رنگم طواف شد

11. آخر به ناله دعوی طاقت نرفت پیش

12. لب بستنم به عجز دوام اعتراف شد

13. پیری‌گره ز رشتهٔ جان سختی‌ام ‌گشود

14. قد خمیده تیشیهٔ خاراشکاف شد

15. مردان به شرم جوهر غیرت نهفته‌اند

16. تیغ از حجاب زنگ مقیم غلاف شد

17. فهمیده نِه قدم که‌کمالات راستی

18. ننگ هزار جاده ز یک انحراف شد

19. با خامشی بساز که خواهد گشاد لب

20. میدان هم‌کشیدن اهل مصاف شد

21. بیدل به چارسوی برودت رواج دهر

22. گردکساد، جنس وفا را لحاف شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منم که گوشه میخانه خانقاه من است
* دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
شعر کامل
حافظ
* مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند
* زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست
شعر کامل
حافظ
* آن مه طوبی خرام گر بچمن بگذرد
* سرو خرامان برد قامت او را نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی