بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1241

1. حرص پیری شیأالله از خروشم می‌کشد

2. قامت خم طرفه زنبیلی به دوشم می‌کشد

3. عبرت حال‌کتان پُر روشن است از ماهتاب

4. غفلتی دارم که آخر پنبه گوشم می‌کشد

5. شرمسار طبع مجبورم‌ که با آن ساز عجز

6. انتقام از اختیار هرزه‌کوشم می‌کشد

7. معنی‌خاصی ز حرف و صوت انشاکردنی‌ست

8. گفتگوآخربه‌آن لعل خموشم می‌کشد

9. سرخوش پیمانهٔ یاد نگاه‌کیستم

10. رنگ‌ گرداندن به ‌کوی میفروشم می کشد

11. فرصت هستی درین میخانه پُر بی‌مهلت است

12. همچو می خم تا به‌ساغر دو جوشم‌می‌کشد

13. آفتابم رشتهٔ ساز سحر نگسسته است

14. آرزو برتخت شاهی خرقه‌پوشم می‌کشد

15. زبن همه شوری‌که دارد کارگاه اعتبار

16. اندکی افسانهٔ مجنون به هوشم می‌کشد

17. نقش پای رفتگان‌، صفرکتاب عبرت است

18. دیده هر جا حلقه می‌یابد به ‌گوشم می‌کشد

19. بر که بندم بیدل از غفلت خطای زندگی

20. کم‌ گناهی نیست‌ گر دوشم به دوشم می‌کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو فرد آینه با کاینات یکرو باش
* که شد سیاه رخ کاغذ از دورویی ها
شعر کامل
صائب تبریزی
* پسته و فندق ز مهر و کین تو آگه شدند
* این فم از مدحت گشاد و آن ز بیمت بست فم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* تا که مرا شیر غمت صید کرد
* جز که همین شیر شکاریم نیست
شعر کامل
مولوی