بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1299

1. رشته بگسیخت نفس زیر و بم ساز نماند

2. گوش ما باز شد امروز که آواز نماند

3. واپسی بین‌ که به صد کوشش ازین قافله‌ها

4. بازماندن دو قدم نیز ز ما باز نماند

5. ترک جرأت‌ کن اگر عافیتت می‌باید

6. آشیان در ته بال است چو پرواز نماند

7. ساز اظهار جز انجام نفس هیچ نبود

8. خواستم درد دلی سرکنم آغاز نماند

9. شرم مخموری‌ام از جبههٔ مینای غرور

10. عرقی ریخت که می در قدح راز نماند

11. با همه نفی سخن شوخی معنی باقیست

12. بال و پر ریخت گل و رنگ ز پرواز نماند

13. غنچهٔ راز ازل نیم تبسم پرداخت

14. پردهٔ غیر هجوم لب غماز نماند

15. سایه از رنگ مگر صرفهٔ تحقیق برد

16. هرچه ما آینه‌کردیم به پرداز نماند

17. موج ما را زگهر پای هوس خورد به سنگ

18. سعی لغزید به دل‌گرد تک وتاز نماند

19. بیدل این باغ همان جلوه بهار است اما

20. شوق ما زنگ زد آیینهٔ‌گداز نماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست
* و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
شعر کامل
حافظ
* ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
* خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* هر آن شب در فراق روی لیلی
* که بر مجنون رود لیلی طویلست
شعر کامل
سعدی