بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 145

1. کیست بردارد ز اهل معرفت ناز تو را

2. گنبد دستارکو بردارد آواز تو را

3. جزصدای لفظ‌نامربوط او معنی‌کجاست

4. نغمهٔ دولاب آهنگی بود ساز تو را

5. پیری و طفلی بجا، نقص وکمال توام‌اند

6. نیست چندان امتیاز انجام و آغاز تو را

7. درتغافل هم‌نگه می‌پروردبی‌شیوه نیست

8. سرمهٔ نیرنگ باشد چشم غمازتو را

9. می‌کندقطع سخن‌، اظهارفضلش آفت‌است

10. جز بریدن‌کی بود حرفی لب‌گازتو را

11. ازتماشا حیرت بی‌بهره چون آیینه است

12. شوق بینایی نباشد دیدهٔ باز تو را

13. تا نگردد فاش سرّ مستی‌ات مگشای چشم

14. چون پری‌کاین شیشه ظاهرمی‌کند رازتورا

15. خم شد از بارتعلق قامتت زیبنده نیست

16. دعوی وارستگی چون سرو انداز تو را

17. بیدل ارباب تأمل با عروجت چون‌کنند

18. آشیان برتر بود از رنگ پرواز تو را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او
* در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* من غلام نظر آصف عهدم کو را
* صورت خواجگی و سیرت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* ریزش این تنگ چشمان تشنگی می آورد
* وای بر کشتی که خواهد آب ازین غربال ها
شعر کامل
صائب تبریزی