بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1980

1. سینه چاک یک جهان گرد هوس بالیده‌ام

2. صبح آزادی چه حرف است این قفس بالیده‌ام

3. طمطراق گفتگوی بی‌اثر فهمیدنی‌ست

4. کاروانی چند آواز جرس بالیده‌ام

5. انفعال همتم‌، ننگ جهان فطرتم

6. آرزویی در دماغ بوالهوس بالیده‌ام

7. در خرابات ظهورم نام هستی تهمتی‌ست

8. چون حباب جرم مینا بی‌نفس بالیده‌ام

9. سوختن هم مفت فرصت بود اما مایه‌کو

10. پهلوی خشکی به قدر یک دو خس بالیده‌ام

11. هر غباری در هوای دامنی پر می‌زند

12. من هم ای حسرت‌کشان زین دسترس بالیده‌ام

13. ناله‌ام اما نمی‌گنجم درین نه انجمن

14. یارب این مقدار در یاد چه کس بالیده‌ام

15. غیر دریا چیست افسون مایهٔ ناز حباب

16. می‌درم پیراهنت بر خود ز بس بالیده‌ام

17. بیدل از ساز ضعیفیهای من غافل مباش

18. صور می‌خندد طنینی کز مگس بالیده‌ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر مراد نصیحت کنان ما اینست
* که ترک دوست بگویم تصوریست محال
شعر کامل
سعدی
* قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
* قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
شعر کامل
حافظ
* چنینست رسم سرای کهن
* سرش هیچ پیدا نبینی ز بن
شعر کامل
فردوسی