بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2008

1. از بسکه چون نگه زتحیر لبالبم

2. یک پر زدن به ناله نداده‌ست جا لبم

3. جرأت مباد منکر عجز سپند من

4. کم نیست اینکه سرمه کشید از صدا لبم

5. صد رنگ ناله در قفس یأس می‌تپد

6. کو گوش رغبتی‌ که شود نغمه‌زا لبم

7. کلفت نقاب عافیت غنچه می‌درد

8. ترسم فشار دل ‌کند از هم جدا لبم

9. خاکسترم اگر تب شوقت دهد به باد

10. تبخال را هنوز حسابی‌ست با لبم

11. نام ترا که گوهر دریای مدعاست

12. دارد صدف صفت به دو دست دعا لبم

13. بی‌دوست‌ زندگی به عرق جام می‌زند

14. تر کرده است خجلت آب بقا لبم

15. زین‌سان ‌که ناله هرزه درای تظلم‌ست

16. ترسم به خامشی نبرد التجا لبم

17. این شیشهٔ هوس که دلش نام‌کرده‌اند

18. در خون‌ گشوده است ره خنده تا لبم

19. رنگم چو گل هزار گریبان دریده است

20. زین بیشتر چه ناله کنم بینوا لبم

21. زین قفل زنگ بسته مگویید و مشنوید

22. خون شد کلید آه و نگردید وا لبم

23. بیدل خموشی‌ام ز فنا می‌دهد خبر

24. آگه نی‌ام ‌که این لب‌ گور است یا لبم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
* حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی
شعر کامل
حافظ
* آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
* وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
شعر کامل
مولوی
* سطری از دفتر سرگشتگی مجنون است
* گردبادی که ازین دامن صحراست بلند
شعر کامل
صائب تبریزی