بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 201

1. چون صبح مجو طاقت آزارکس از ما

2. کم نیست‌که ما را به درآرد نفس ازما

3. ما قافلهٔ بی‌نفس موج سرابیم

4. چندین عدم آن‌سوست صدای جرس ازما

5. مردیم به ضبط نفس ولب نگشودیم

6. تا بوی تظلم نبرد دادرس از ما

7. عمری‌ست دراین انجمن ازضعف دوتاییم

8. خلخال رسانید به پای مگس از ما

9. همت نزندگل به سر ناز فضولی

10. رنگ آینه بشکست به روی هوس ازما

11. پر ناکس ازین مزرعهٔ یأس دمیدیم

12. بر چشم توقع مگذارید خس از ما

13. درگرد خیال تو سراغی است وگرنه

14. چیزی دگر از ما نتوان یافت پس از ما

15. رنگ آینهٔ الفت گل هیچ نپرداخت

16. قانع به دل چاک شد آخر قفس از ما

17. ما را ننشانیدکسی بر سر رهش

18. بیدل تو پذیری مگر این ملتمس از ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
* برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم
شعر کامل
سعدی
* آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
* حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
شعر کامل
حافظ
* ظالم به ظلم خویش گرفتار می شود
* از پیچ و تاب نیست رهایی کمند را
شعر کامل
صائب تبریزی