بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2043

1. ز خورشید جمالش تا عرق سازد عیان انجم

2. به‌گردون می‌شود در دیدهٔ حیرت نهان انجم

3. سر زلفش ز دستم رفت اشکم ریخت از مژگان

4. که چون شب بگذرد ریزد ز چشم آسمان انجم

5. اسیر حلقهٔ بیتابی شوق‌که می‌باشد

6. که همچون اشک می‌ریزد ز چشم آسمان انجم

7. مگر با نسبت آن گوهر دندان مقابل شد

8. که می‌گیرد مدام از کهکشان خس در دهان انجم

9. به امیدی‌که مهر طلعتش‌کی جلوه فرماید

10. چو بیدل منتظر هر شب به چشم خونفشان انجم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خجلست سرو بستان بر قامت بلندش
* همه صید عقل گیرد خم زلف چون کمندش
شعر کامل
سعدی
* زردرویی می کشم چون نی ز همراهان خویش
* من که از ذوق سفر هرگز کمر نگشاده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* در مذهب طریقت خامی نشان کفر است
* آری طریق دولت چالاکی است و چستی
شعر کامل
حافظ