بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2287

1. دل را به مستی از من و ما ساده می‌کنم

2. بال صدای جام تر از باده می‌کنم

3. فکرتعلق جسدم نیست چون نفس

4. عمریست خدمت دل آزاده می‌کنم

5. جیبی به صد شکفتگی صبح می‌درم

6. حسرت نیاز عقل جنون زاده می کنم

7. در رنگ زرد می‌شکنم گرد خون دل

8. یاقوت می‌گدازم و بیجاده می‌کنم

9. جولان شعله عافیتش وقف اخگر است

10. من هم بساط آبله آماده می‌کنم

11. سیلم‌، ز بیقراری مجنون من مپرس

12. هر جا که منزلیست غمش جاده می‌کنم

13. شوق نثار خجلت‌ گوهر نمی‌کشد

14. نذر خرام او سر افتاده می‌کنم

15. چشم خیال دوخته‌ام بر طلسم دل

16. آیینه حلقهٔ در نگشاده می‌کنم

17. گرد شکوه وحشتم از نه فلک گذشت

18. بیدل هنوز یک علم استاده می‌کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل چهره‌ای که مرغ دلم صید دام اوست
* زلفش بنفشه‌ایست که سنبل غلام اوست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
* چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* ملامتگوی بی‌حاصل ترنج از دست نشناسد
* در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
شعر کامل
سعدی