بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2353

1. فرصت‌کمین پرواز چون نالهٔ سپندیم

2. چندان که سر به جیبیم چین گشتهٔ کمندیم

3. طاقت به زیر گردون خفت شکار پستی است

4. هرگاه پر شکستیم زبن آشیان بلندیم

5. پرواز خاک غافل در دیده‌ها غبار است

6. عمری‌ست از فضولی ردیم ناپسندیم

7. امروز هیچکس نیست شایستهٔ ستودن

8. مضمون تهمتی چند با ناقصان چه بندیم

9. از بس رواج دارد افسانه‌های باطل

10. چون حرف حق درین بزم تلخیم گرچه قندیم

11. نامحرمان چه دانند شان عسل چه دارد

12. در خانه‌ها حلاوت بیرون در گزندیم

13. ظلم است مرهم لطف از ما دربغ‌کردن

14. چون داغ سوزناکیم چون زخم دردمندیم

15. از اشک شمع گیرید معیار عبرت ما

16. آن سر که می‌کشیدیم آخر به پا فکندیم

17. شیرینی هوسها فرهاد کرد ما را

18. فرصت به جانکنی رفت دل از جهان نکندیم

19. آفاق کسوت شور تا کی به وهم بافد

20. ماتم خروش عبرت زین نیلگون پرندیم

21. بیدل درین ستمگاه از درد ناامیدی

22. بسیار گریه ‌کردیم اکنون بیا بخندیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی از جور فراقت همه روز این می‌گفت
* عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شعر کامل
سعدی
* بر تن چه زنی گلاب و کافور
* این شعله در استخوان گرفته
شعر کامل
حزین لاهیجی
* اگر ممالک روی زمین به دست آری
* بهای مهلت یک روزه زندگانی نیست
شعر کامل
سعدی