بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2441

1. اشکم ز بیقراری زد بر در چکیدن

2. افتادن‌ست آخر اطفال را دوبدن

3. از تیغ مرگ عاشق رنگ بقا نبازد

4. عمر دوباره گیرد چون ناخن از بریدن

5. فقرست و نقد تمکین‌، جاه‌ست وموج خفّت

6. از بحر بیقراری‌، از ساحل آرمیدن

7. ارباب رنگ دایم محو لباس خویشند

8. از داغ نیست ممکن طاووس را پریدن

9. بیدل به جوی شمشیر خون جگر خورد آب

10. زندان بیقراران نبود جز آرمیدن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* فلفل فکنده است برآتش بنام ما
* آن خال هندوئی سیه مهره باز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* طبیبا هر که را بیماری هجران فگند از پا
* اجل پیش از تو بر بالین آن بیمار پیدا شد
شعر کامل
هلالی جغتایی