بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2522

1. نیامد کوشش بیحاصل گردون به کار من

2. مگر از خاک بردارد مرا سعی غبار من

3. نهال ناله‌ام نشو و نمای طرفه‌ای دارم

4. دل هرکس گدازی دید گردید آبیار من

5. نمی‌دانم چه برق افتاده در بنیاد ادراکم

6. که داغ دل شرار کاغذی شد درکنار من

7. به وحشت نالهٔ آزادم از گردون چه غم دارد

8. اسیر طوق قمری نیست سرو جویبار من

9. تحیر جوهری گل کرده‌ام نومید پیدایی

10. مگر آیینه از تمثال خود گیرد عیار من

11. چو اجزای تخیل نامشخص هیاتی دارم

12. قلم در رنگ تصویری نزد صورت نگار من

13. ز بس بی‌انفعال دور باش عبرتم دارد

14. نمی‌گرید عرق هم بر ندامتهای کار من

15. رهایی پر فشان و مفت جمعیت گرفتاری

16. به فتراک نفس عمری‌ست می‌لرزد شکار من

17. نمی‌دانم هوس بهر چه می‌سوزد نفس یا رب

18. تو داری عالم نازی که ممکن نیست نار من

19. ز بس در یاد چشم او سراپا مستی‌ام بیدل

20. قدح بالید اگر خمیازه‌ گل کرد از خمار من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا کی در انتظار قیامت توان نشست
* برخیز تا هزار قیامت به پا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
* تا ندانند حریفان که تو منظور منی
شعر کامل
سعدی
* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی