بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 381

1. بود داغ من مردم دیدهٔ شب

2. ز دود دلم موی ژولیدهٔ شب

3. ز هر حلقهٔ طرهٔ اوست روشن

4. به روی سحرحیرت دیدهٔ شب

5. دل از طره رم‌کرد و شد صید رویش

6. به صبح آشتی‌کرد رنجیدهٔ شب

7. سیه‌بختی او ز مه غازه دارد

8. بنازم به بخت نکوهیدهٔ شب

9. فروغ سحرکابروی جهان است

10. بودگردی از دامن چیدهٔ شب

11. ز بیدل مپرسید مضمون زلفش

12. چه خواند کسی خط پیچیدهٔ شب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جز از گوی و میدان نبودیش کار
* گهی زخم چوگان و گاهی شکار
شعر کامل
فردوسی
* تا دهان و رخ ترا دیدند
* غنچه دل تنگ و ارغوان خجلست
شعر کامل
اوحدی
* عقده های مشکلم چون عود یکسر باز شد
* تا فتادم در حریم دلگشای سوختن
شعر کامل
صائب تبریزی