بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 454

1. سیرابی ازین باغ هوس‌، یاس‌پرست است

2. کو صبح و چه‌شبنم ز نفس‌شستن ‌دست است

3. پیچ و خم موج‌گهر بحر خیالیم

4. این زلف هوس را نه ‌گشاد است نه ‌بست است

5. چون‌ گرد در این عرصه عبث دست نیازی

6. تیغ ظفرت در خم ابروی شکست است

7. بگذر ز غم‌ کوشش مقصود معین

8. تیر تو، نشان خواه‌، ز ناصافی شست است

9. چون نقش نگین‌، مسند اقبال‌ میارای

10. ای خفته فروتر ز زمین این چه نشست است

11. دون طبع ز اقبال جز ادبار چه دارد

12. هرچند ببالد که سر آبله پست است

13. محکوم قضا را چه خیال است سلامت

14. گرشیشهٔ افلاک بود درکف مست است

15. جز شبههٔ تحقیق درین بزم ندیدیم

16. ما را چه‌ گنه آینه تمثال‌پرست است

17. دربار نفس نیست جز احکام ‌گذشتن

18. این قافله‌ها قاصد یک نامه به دست است

19. ای غافل از آرایش هنگامهٔ تجدید

20. هر دم زدنت آینهٔ صبح الست است

21. بیدل دو سه دم ناز بقا، مفت هوسهاست

22. ما صورت‌ هیچیم و جز این ‌نیست که ‌هست است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* احتمال نیش کردن واجبست از بهر نوش
* حمل کوه بیستون بر یاد شیرین بار نیست
شعر کامل
سعدی
* نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
* نه هر که آینه سازد سکندری داند
شعر کامل
حافظ
* به کین سیاوش سیه پوشد آب
* کند زار نفرین به افراسیاب
شعر کامل
فردوسی