بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 579

1. بسکه حرف مدعا نازک رقم افتاده است

2. نامه‌ام چون حیرت آیینه یکسر ساده است

3. طینت عاشق نگردد از ضعیفی پایمال

4. گر فتد بر خاک حرفی بر زبان افتاده است

5. نشئه‌ای دارد دماغ بیقراریهای من

6. پیچ و تاب بیخودان هم رنگ موج باده است

7. گردباد شوقم و عمری‌ست در دشت جنون

8. خیمه‌ام چون‌چرخ بر سرگشتگی‌استاده است

9. آهم و طرفی نمی‌بندم به الفتگاه دل

10. بی‌دماغیهای شوقم سر به صحرا داده است

11. زینت ظاهر غبار معنی اسرار ماست

12. شیشهٔ رنگین حجاب آب و رنگ باده است

13. در طلب بایدگذشت ازهرچه می‌آید به ییش

14. گر همه سرمنزل مقصود باشد جاده است

15. گربودتسلیم سرمشق جبینت چون غبار

16. دامن هرکس‌که می‌آری به‌کف سجاده است

17. وضع محویت تماشاخانهٔ‌ نیرنگ‌کیست

18. یک جهان آیینه‌ام تا حیرتم رو داده است

19. برق جولان آه بیدل یاس‌پرورد است و بس

20. الحذر ای مدعی این دود آتش‌زاده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن
* ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد
شعر کامل
حافظ
* بیاموزمت کیمیای سعادت
* ز همصحبت بد جدایی جدایی
شعر کامل
حافظ
* کمال کامرانی در محبت چیست می‌دانی
* بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی