بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 609

1. تا فلک درگردش است آفت به‌هرسوهاله است

2. در مزاج آسیا چندین شرر جواله است

3. یأس‌کن خرمنگه درگشت امید زندگی

4. ریزش یک مشت دندان حاصل صدساله است

5. زین چمن با درد پیمایی قناعت‌کرده‌ایم

6. جام‌گل تسلیم یاران ساغر ما لاله است

7. با بزرگیهای شیخ آسان‌که می‌گردد طرف

8. پیش این جاسوس رعنا سامری‌گوساله است

9. فرصتی بایدکه عبرت‌گیری ا‌ز مکتوب ما

10. صفحهٔ آتش‌زده حرفش شرر دنباله است

11. در محبت پاس ناموس صبوری مشکل است

12. هرقدر دل واگذارد آبیار ناله است

13. تیره‌بختی در وطن ایجاد غربت می‌کند

14. گر ز چینی مو دمد چینش همان بنگاله است

15. جز شکست رنگ‌گلچینی ندارد باغ وصل

16. در میان ما و جانان بیخودی دلاله است

17. تاکجا در پی نمی‌غلتد جبین اعتبار

18. شرمی ازانجام اگر باشدگهر هم ژاله است

19. بیدل از حسرت‌پرستان خرام کیستم

20. کز نیشکر جان به لب می‌آیدم تبخاله است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو بوسید پیکان سرانگشت اوی
* گذر کرد بر مهرهٔ پشت اوی
شعر کامل
فردوسی
* همراه خود نسیم صبا می برد مرا
* یا رب چو بوی گل به کجا می برد مرا؟
شعر کامل
رهی معیری
* چشم و لب پیش من آور چو رسد باده به من
* تا بود نقل مرا شکر و بادامی چند
شعر کامل
عبید زاکانی