بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 785

1. در تکلم از ندامت هیچ‌کس آسوده نیست

2. جنبش لب یکقلم جزدست برهم سوده نیست

3. راحت آبادی که مردم جنتش نامیده‌اند

4. بی‌تکلف این سخن غیر از لب نگشوده نیست

5. گر زبان ز شوخی اظهار وادزدد نفس

6. صافی آیینهٔ مطلب غبار اندوده نیست

7. پاس ناموس سخن در بی‌زبانی روشن اسب

8. هیچ مضمونی درین صورت نفس فرسوده نیست

9. قطره‌ها از ضبط موج آیینه‌دارگوهرند

10. تا شود روشن‌که سعی خامشی بیهوده نیست

11. گفتگو بیدل دلیل هرزه‌تازیهای ماست

12. تا جرس فریاد داردکاروان آسوده نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عندلیبی راکه ازگل با خیال گل خوش است
* هیچ باغ دلگشایی نیست چون چاک قفس
شعر کامل
صائب تبریزی
* پرویز به هر بزمی زرین تره گستردی
* کردی ز بساط زر زرین تره را بستان
شعر کامل
خاقانی
* راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
* بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
شعر کامل
حافظ