بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 804

1. هرچند درین‌ گلشن هرسو گل خودروییست

2. از خون شهیدانت در رنگ حنا بوییست

3. از سلسلهٔ تحقیق غافل نتوان بودن

4. طول امل آفاق از عالم‌ گیسوییست

5. ای چرخ سر ما را پامال جفا مپسند

6. این لوح خط تسلیم از خاک سر کوییست

7. توفیق رسا عشق است‌، ما را چه توانایی‌ست

8. یاز‌یدن هر دستی از قوت بازوییست

9. بی‌جهد هلال اینجا مه نقش نمی‌بندد

10. ایجاد جبین ما وضع خم زانوییست

11. شام و سحر عالم تا صبحدم محشر

12. زین خواب که ما داریم گرداندن پهلوییست

13. هرسو نظر افکندیم دل کوشش بیجا داشت

14. عالم همه در معنی فریاد جنون‌خوییست

15. تفریق حق و باطل مصنوع خیالات است

16. گر خط نکند شوخی ‌هر پشت ورق روییست

17. فرصت نشناسانیم ما بیخردان ورنه

18. هر من که به پیش ماست تا دم زده‌ایم اوییست

19. هیچ است میان یار اما چه توان‌کردن

20. از حیرت موهومی بر دیده ی ما، موییست

21. جایی‌که غرور اوست از ماکه نشان یآبد

22. در بادیهٔ لیلی‌، مجنون رم آهوییست

23. بیدل به تواضع‌ها، صید دل ماکردی

24. ما بنده‌ی این وضعیم‌ کاین صورت ابروییست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* لعلت چو شکوفه عقد پروین دارد
* روی تو چو لاله خال مشکین دارد
شعر کامل
خاقانی
* یوسف از غیرت آن نرگس نیلوفر رنگ
* رفت تا مصر که در نیل زند پیراهن
شعر کامل
صائب تبریزی