بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 807

1. یک شبم در دل نسیم یاد آن‌گیسو گذشت

2. عمر در آشفتگی‌ چون سر به زیر مو گذاشت

3. شوخی اندیشهٔ لیلی درین وادی بلاست

4. بر سر مجنون قیامت از رم آهوگذشت

5. هیچ‌ کافَر را عذاب مرگ مشتاقان مباد

6. کز وداع خویش باید از خیال او گذشت

7. ای دل از جور محبت تا توانی دم مزن

8. ناله بی‌درد است خواهد از سر آن‌ کو گذشت

9. سیل همو‌اری مباش از عرض افراط‌ کجی

10. چین پیشانیست هرگه شوخی از ابرو گذشت

11. از سراغ عافیت بگذر که در دشت جنون

12. وحشت سنگ نشانها از رم آهو گذشت

13. عاقبت نقش قدم‌ گردید بالینم چو شمع

14. بسکه در فکر خود افتادم سر از زانو گذشت

15. موج جوهر می‌زند هر قطره خون در زخم من

16. سبزهٔ تیغ‌که یارب بر لب این جو گذشت

17. بی‌تأمل می‌توان طی کرد صد دریای خون

18. لیک نتوان،‌ از سر یک قطره‌، آب رو گذشت

19. تا به خود جنبی نشانها بی‌نشانی ‌گشته ست

20. ای بسا رنگی‌که در یک پر زدن از بو گذشت

21. بستر ما ناتوانان قابل تغییر نیست

22. موج گوهر آنقدر آسود کز پهلو گذشت

23. گر به این رنگ است بیدل کلفت ویرانه‌ات

24. رحم‌ کن بر حال سیلی‌ کز بنای او گذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
* نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست
* کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم
شعر کامل
حافظ
* به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
* به کردگار رها کرده به مصالح خویش
شعر کامل
حافظ