بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 90

1. نباشدگرکمند موج تردستی حجابش را

2. که می‌گیرد عنان شعلهٔ رنگ عتابش را

3. ز برق جلوه‌اش آگه نی‌ام لیک اینقدر دانم

4. که عالم چشم خفاشی‌ست نور آفتابش را

5. به تدبیر دگر زان جلوه نتوان‌کام دل بردن

6. غبار من مگر از پیش بردارد نقابش را

7. به جای آبله یک غنچه دل دارم درتن وادی

8. ندانم برکدامین خار افشانم گلابش را

9. درین‌گلشن مپرسید از بهار اعتبار من

10. چوگل آیینه‌ای دارم‌که خون‌کردند آبش را

11. محیط شرم اگرآید به موج ناز شوخیها

12. نگه خواباندن مژگان بود چشم حبابش را

13. گل باغ محبت ناز شبنم برنمی‌دارد

14. نمک‌از شوراشک خویش بس باشدکبابش را

15. شکار تیغ نازم اوج عزت فرش اقبالم

16. سر افتاده‌ای دارم‌که می‌بوسد رکابش را

17. خرامش مصرع شوخ رمیدن در میان دارد

18. نخواهم‌رفت اگراز خودکه‌می‌گوید جوابش‌را

19. به‌ذوق امتحان‌آتش زدم درصفحهٔ هستی

20. نقط ریز شراری چند دیدم انتخابش را

21. به‌هر مژگان زدن چشمش تغافل ساغری دارد

22. چه‌مخموری چه‌مستی پرده‌بسیاراست خوابش‌را

23. چنان‌خشکی‌ست بیدل بحرامکان‌را که‌می‌بینم

24. غبار افشاندنی چون دامن صحرا سحابش را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چشم زنده دلان خوشترست خلوت گور
* زخانه ای که در او میهمان نمی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* دستی که ریزشی نکند شاخ بی برست
* نخلی که میوه ای ندهد خشک بهترست
شعر کامل
صائب تبریزی
* نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
* که سخت دست درازند بسته پات کنند
شعر کامل
مولوی