اقبال لاهوریپیام مشرق (فهرست)

شمارهٔ 173-افکار انجم

1. شنیدم کوکبی با کوکبی گفت

2. که در بحریم و پیدا ساحلی نیست

3. سفر اندر سرشت ما نهادند

4. ولی این کاروان را منزلی نیست

5. اگر انجم همانستی که بود است

6. ازین دیرینه تابی ها چه سود است

7. گرفتار کمند روزگاریم

8. خوشا آنکس که محروم وجود است

9. کس این بار گران را برنتابد

10. ز بود ما نبود جاودان به

11. فضای نیلگونم خوش نیاید

12. ز اوجش پستی آن خاکدان به

13. خنک انسان که جانش بیقرار است

14. سوار راهوار روزگار است

15. قبای زندگی بر قامتش راست

16. که او نو آفرین و تازه کار است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
* بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
شعر کامل
حافظ
* گر کوهکن ز پای درآمد چه جای طعن
* والله که کوه پست شود زیر بارِ عشق
شعر کامل
جامی
* غلام دولت آنم که پای بند یکیست
* به جانبی متعلق شد از هزار برست
شعر کامل
سعدی