اقبال لاهوریپیام مشرق (فهرست)

شمارهٔ 194-اگر خواهی حیات اندر خطر زی

1. غزالی با غزالی درد دل گفت

2. ازین پس در حرم گیرم کنامی

3. بصحرا صید بندان در کمین اند

4. بکام آهو ان صبحی نه شامی

5. امان از فتنهٔ صیاد خواهم

6. دلی ز اندیشه ها آزاد خواهم

7. رفیقش گفت ای یار خردمند

8. اگر خواهی حیات اندر خطر زی

9. دمادم خویشتن را بر فسان زن

10. ز تیغ پاک گوهر تیز تر زی

11. خطر تاب و توان را امتحان است

12. عیار ممکنات جسم و جان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
* دوستان معذور داریدم که پایم در گلست
شعر کامل
سعدی
* ای آشنا که گریه کنان پند می دهی
* آب از برون مریز که آتش به جان گرفت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* با زهر چشم خنده هم آغوش کرده ای
* بادام تلخ را چه شکرپوش کرده ای؟
شعر کامل
صائب تبریزی