اقبال لاهوریپیام مشرق (فهرست)

شمارهٔ 21-چه لذت یارب اندر هست و بود است

1. چه لذت یارب اندر هست و بود است

2. دل هر ذره در جوش نمود است

3. شکافد شاخ را چون غنچهٔ گل

4. تبسم ریز از ذوق وجود است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون سرو اگر چنانکه سرافرازیت هواست
* چون نی بقصد بی سر و پایان کمر مبند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* زبان گندمین نان مرا پخته است در عالم
* چرا چون خوشه گردن کج به پیش این و آن دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
* که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
شعر کامل
حافظ