اقبال لاهوریپیام مشرق (فهرست)

شمارهٔ 280-خرابات فرنگ

1. دوش رفتم به تماشای خرابات فرنگ

2. شوخ گفتاری رندی دلم از دست ربود

3. گفت این نیست کلیسا که بیابی در وی

4. صحبت دخترک زهره وش و نای و سرود

5. این خرابات فرنگ است و ز تأثیر میش

6. آنچه مذموم شمارند ، نماید محمود

7. نیک و بد را به ترازوی دگر سنجیدیم

8. چشمه ئی داشت ترازوی نصاری و یهود

9. خوب ، زشت است اگر پنجهٔ گیرات شکست

10. زشت ، خوب است اگر تاب و توان تو فزود

11. تو اگر در نگری جز به ریا نیست حیات

12. هر که اندر گرو صدق و صفا بود نبود

13. دعوی صدق و صفا پردهٔ ناموس ریاست

14. پیر ما گفت مس از سیم بباید اندود

15. فاش گفتم بتو اسرار نهانخانهٔ زیست

16. به کسی باز مگو تا که بیابی مقصود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قلم نشانهٔ عقل است و تیغ مایهٔ جور
* یکی چو حنظل تلخ و یکی چو شهد شهی
شعر کامل
ناصرخسرو
* روز عید است و من امروز در آن تدبیرم
* که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم
شعر کامل
حافظ
* دفتر فکرت بشوی گفته سعدی بگوی
* دامن گوهر بیار بر سر مجلس ببار
شعر کامل
سعدی