اقبال لاهوریزبور عجم (فهرست)

شمارهٔ 112-دیار شوق که درد آشناست خاک آنجا

1. دیار شوق که درد آشناست خاک آنجا

2. به ذره ذره توان دیده جان پاک آنجا

3. می مغانه ز مغ زادگان نمی گیرند

4. نگاه می شکند شیشه های تاک آنجا

5. به ضبط جوش جنون کوش در مقام نیاز

6. بهوش باش و مرو با قبای چاک آنجا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا چراست خالی گفتم ز بیم رهزن
* گفتا که کیست رهزن گفتم که این ملامت
شعر کامل
مولوی
* ای آشنا که گریه کنان پند می دهی
* آب از برون مریز که آتش به جان گرفت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* تو مرد صحبت دل نیستی، چه می دانی
* که سر به جیب کشیدن چه عالمی دارد
شعر کامل
صائب تبریزی