اقبال لاهوریزبور عجم (فهرست)

شمارهٔ 75-با نشئه درویشی در ساز و دمادم زن

1. با نشئه درویشی در ساز و دمادم زن

2. چون پخته شوی خود را بر سلطنت جم زن

3. گفتند جهان ما آیا بتو می سازد

4. گفتم که نمی سازد گفتند که برهم زن

5. در میکده ها دیدم شایسته حریفی نیست

6. با رستم دستان زن با مغبچه ها کم زن

7. ای لاله صحرائی تنها نتوانی سوخت

8. این داغ جگر تابی بر سینه آدم زن

9. تو سوز درون او ، تو گرمی خون او

10. باور نکنی چاکی در پیکر عالم زن

11. عقل است چراغ تو در راهگذاری نه

12. عشق است ایاغ تو با بندهٔ محرم زن

13. لخت دل پر خونی از دیده فرو ریزم

14. لعلی ز بدخشانم بردار و بخاتم زن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پرویز به هر بزمی زرین تره گستردی
* کردی ز بساط زر زرین تره را بستان
شعر کامل
خاقانی
* گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
* بلا بگردد و کام هزارساله برآید
شعر کامل
حافظ
* گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
* آری شود ولیک به خون جگر شود
شعر کامل
حافظ