اقبال لاهوریزبور عجم (فهرست)

شمارهٔ 98-نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را

1. نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را

2. بخود گم شو نگه دار آبروی عشق بازی را

3. من از کار آفرین داغم که با این ذوق پیدائی

4. ز ما پوشیده دارد شیوه های کار سازی را

5. کسی این معنی نازک نداند جز ایاز اینجا

6. که مهر غزنوی افزون کند درد ایازی را

7. من آن علم و فراست با پر کاهی نمیگیرم

8. که از تیغ و سپر بیگانه سازد مرد غازی را

9. بهر نرخی که این کالا بگیری سود مند افتد

10. بزور بازوی حیدر بده ادراک رازی را

11. اگر یک قطره خون داری اگر مشت پری داری

12. بیا من با تو آموزم طریق شاهبازی را

13. اگر این کار را کار نفس دانی چه نادانی

14. دم شمشیر اندر سینه باید نی نوازی را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به شکر یا به نوای شکرین پیوندد
* هر که از خاک چو نی بسته کمر برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* خوردن گندم برون انداخت آدم را ز خلد
* تا بدانی پیش حق یک جو اطاعت سهل نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* خرمن گل بود و شد از مرگ شاخ زعفران
* صد گلستان بیش ارزد زعفران عاشقان
شعر کامل
مولوی