لینک اشتراک گذاری
کپی شد
فخرالدین اسعد گرگانیویس و رامین
شمارهٔ 1-بسم الله الرحمن الرحیم : سپاس و آفرین آن پادشا را
شمارهٔ 2-گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام : کنون گویم ثناهاى پیمبر
شمارهٔ 3-گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبك : سه طاعت واجب آمد بر خردمند
شمارهٔ 4-گفتار اندر ستایش خواجه ابو نصر منصور بن مهمد : چو ایزد بنده اى را یار باشد
شمارهٔ 5-گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را : چو سلطان معاصم شاه شاهان
شمارهٔ 6-گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر : چه خواهى نیکوترین اى صفاهان
شمارهٔ 7-برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب : چو کوس از درگه سلطان بغرّید
شمارهٔ 8-آغاز داستان ویس و رامین : نوشته یافتم اندر سمرها
شمارهٔ 9-خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد : چنان آمد که روزى شاه شاهان
شمارهٔ 10-گفتاراندر زادن ویس از مادر : جهان را رنگ و شکل بیشمارست
شمارهٔ 11-نامه نوشتن دایه نزد شهرو و کس فرستادن شهرو به صلب ویس : چو قدّ ویس بت پیکر چنان شد
شمارهٔ 12-دادن شهرو ویس را به ویرو و مراد نیافتن هر دو : چو مادر دید ویس دلستان را
شمارهٔ 13-آمدن زرد پیش شهرو به رسولى : چو بد فرجام خواهد بد یکى کار
شمارهٔ 14-خبردار شدن موبد از خواستن ویرو ویس را و رفتن به جنگ : چو داد آن آگاهى مر شاه را زرد
شمارهٔ 15-آگاه شدن ویرو از آمدن موبد بهر جنگ : چو از شاه آگهى آمد به ویرو
شمارهٔ 16-اندر صفت جنگ موبد و ویرو : چو از خاور بر آمد اختران شاه
شمارهٔ 17-آمدن شاه موبد به گوراب به جهت ویس : چو خورشید بتان ویس دلارام
شمارهٔ 18-جواب دادن ویس رسول شاه موبد را : چو ویس دلبر این پیغام بشنید
شمارهٔ 19-نامه نوشتن موبد نزد شهر و و فریفتن به مال : شهنشه را خوش آمد پاسخ زرد
شمارهٔ 20-آگاهى یافتن ویرو از بردن شاه ویس را : چو ویرو از شهنشاه آگاهى یافت
شمارهٔ 21-دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى : چو روشن گشت شه را چشم امید
شمارهٔ 22-رسیدن شاه موبد به مرو با ویس و جشن عروسى : چو در مرو گزین شد شاه شاهان
شمارهٔ 23-آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو : چو دایه شد ز کار ویس آگاه
شمارهٔ 24-اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس : چو دایه ویس را چونان بیاراست
شمارهٔ 25-بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس : چو بر رمین بیدل کار شد سخت
شمارهٔ 26-فریفتان دایه ویس را به جهت رامین : چو دایه پیش ویس دلستان شد
شمارهٔ 27-اندر باز آمدن دایه به نزدیك رامین به باغ : چو سر بر زد ز خاور روز دیگر
شمارهٔ 28-دیدن ویس رامین را و عاشق شدن بر او : چو روز رام شاهنشاه کضور
شمارهٔ 29-رفتن دایه دیگر به پیش ویس و حال گفتن : چو پیش ویس رفت اورا دُژم دید
شمارهٔ 30-رسیدن ویس و رامین به هم : چو خواهد بد درختى راست بالا

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
* هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
شعر کامل
حافظ
* در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز
* در آفتاب سایه شاه و گدا یکی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو در جنگ آیی روم من به صلح
* خدای جهان را جهان تنگ نیست
شعر کامل
مولوی