فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 114

1. دل بوفای تو نهادن خوش است

2. جان بتمنای تو دادن خوش است

3. گر سرعاشق برود رفته باش

4. بر قدم عشق ستادن خوش است

5. پای کشیدن زهمه کارها

6. سربسر عشق نهادن خوش است

7. یکسره بر خواستن از هر دو کون

8. بر قدم دوست فتادن خوش است

9. دل زجهان کندن جان کندنست

10. روز ازل دل ننهادن خوش است

11. پای برین توده غبرا زدن

12. روسوی فردوس نهادن خوش است

13. نیست خوشی فیض درین خاکدان

14. از عدم آباد نزادن خوش است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
* مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
شعر کامل
حافظ
* جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست
* وفا و صحبت یاران مهربان ماند
شعر کامل
سعدی
* اگر تندبادی براید ز کنج
* بخاک افگند نارسیده ترنج
شعر کامل
فردوسی