فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 151

1. سرکرده ایم پا بره جستجوی دوست

2. کو رهبری که راه نماید بکوی دوست

3. از بی نشان نشان ندهد غیر بی نشان

4. خود بی نشان شویم پی جستجوی دوست

5. با پای او مگر بسپاریم راه او

6. ورنه بخویشتن نتوان شد بکوی دوست

7. هر چند میرویم بجائی نمیرسیم

8. کو جذبه عنایتی از لطف خوی دوست

9. بوئی زکوی دوست گر آید بسوی ما

10. در یکنفس زخویش توان شد بسوی دوست

11. چل سال راه رفتی و در گام اولی

12. ای فیض هیچ شرم نداری زروی دوست

13. تا چند مست باشی تو از باده هوس

14. یکجرعه هم بنوش زجام و سبوی دوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدار از من دریغ ای ابر رحمت گوهر خود را
* که من چون تاک صد دست دعا در آستین دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* خاطرت از شکوه ما کی پریشان می شود؟
* زلف پر کرده است از حرف پریشان گوش تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* اول از بدگویی مردم دهن را پاک کن
* بعد ازان بر گوشه دستار خود مسواک زن
شعر کامل
صائب تبریزی