فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 16

1. درآ در عالم معنی نظر کن سوی این صحرا

2. که گل گل بشکفا دل گل خود روی این صحرا

3. جهان معنیست ان ارض واسع کان شنیدستی

4. بیا هجرت کن از اقلیم صورت سوی این صحرا

5. معطر دارد از بوی گل قدسی جهانی را

6. بیا ای جان من فیضی ببر از بوی این صحرا

7. درینصحراست آهوئیکه از شیران رباید دل

8. زهی صیادی چشم خوش آهوی این صحرا

9. بیا ای آنکه خاری در دلت از حسن گلروئیست

10. بسوزان خار دل در نور آتش خوی این صحرا

11. بیا ای آنکه در زنجیر زلفی بسته داری دل

12. گشاد دل بجو از وسعت دلجوی این صحرا

13. بیا ای آنکه وسواس بتی شوریده ات دارد

14. دلترا شستشوئی ده در آب جوی این صحرا

15. چه در کوی بتان افتاده کوکو میزنی دلتنگ

16. گشایشرا اگر گوئی سپاری کوی این صحرا

17. گشاد سینهٔ فیض از گشاد روی این صحرا

18. بحسن دلبران کی میدهد یکموی این صحرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو مرد صحبت دل نیستی، چه می دانی
* که سر به جیب کشیدن چه عالمی دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
* همواره مرا کوی خرابات مقام است
شعر کامل
حافظ
* ترا دایه گر مرغ شاید همی
* پس این پهلوانی چه باید همی
شعر کامل
فردوسی