فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 173

1. کس نیست کز غم تو دلش پاره پاره نیست

2. لیکن چو چاره کزغم عشق تو چاره نیست

3. تا کی جفا کنی صنما از خدا بترس

4. آخر دلست جای غمت سنگ خاره نیست

5. هر دم هزار چاره کنی در جفای ما

6. ما را ولی زدست جفای تو چاره نیست

7. شاید که روز حشر نپرسند جرم ما

8. در عشق سوختیم عقوبت دوباره نیست

9. دل بر هلاک نه بعثب دست و پا مزن

10. کاین قلزم هوا و هوس را کناره نیست

11. ای فیض عشق ورزکه عشقست هرچه هست

12. آن دل که عشق نیست درو هیچ کاره نیست

13. گر جان طلب کند زتو جانان روان بده

14. در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
* به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است
شعر کامل
سعدی
* همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
* نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
شعر کامل
حافظ
* بر تن چه زنی گلاب و کافور
* این شعله در استخوان گرفته
شعر کامل
حزین لاهیجی