فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 196

1. دلی که عشق ندارد وجود اوست عبث

2. چو پرتوی ندهد شمع دور اوست عبث

3. وجود خلق برای پرستش حقست

4. کسی که حق نپرستد وجود اوست عبث

5. کسی که سود و زیانش نه در ره عشق است

6. زیان اوست بسی سهل و سود اوست عبث

7. عبادتت نکند سود معرفت چون نیست

8. چو جامه را نبود تار و پود اوست عبث

9. گمان مبر زسراب جهان شوی سیراب

10. که هر چه بود ندارد نمود اوست عبث

11. بیا عبادت حق کن زباطلان بگریز

12. که مهر باطل باطل درود اوست عبث

13. اگرنه فیض برای خدا سخن گوید

14. سخن سرائی او چون وجود اوست عبث

15. خموش باش محیط جهان پر از سخن است

16. ببحر هر که گهر ریخت جود اوست عبث


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا می توان ز آبله دست رزق خورد
* بهر چه خوشه چین ثریا شود کسی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است
* دردا که این معما شرح و بیان ندارد
شعر کامل
حافظ
* دختر رز چند روزی شد که از ما گم شده‌ست
* رفت تا گیرد سر خود، هان و هان حاضر شوید
شعر کامل
حافظ