فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 251

1. خورشید فلک روشنی از روی تو دارد

2. هرجاست گلی چاشنی از بوی تو دارد

3. چشمی که رباید دل خلقی به نگاهی

4. آن دلبری از نرگس جادوی تو دارد

5. هرجا که زند خیمه بر و بوم بسوزد

6. قربان شومت عشق تو هم خوی تو دارد

7. حیرت کدهٔ گشت سرا پای وجودم

8. هر ذره خدا چشم و دلی سوی تو دارد

9. گه سوزی و گه داغ نهی گاه گدازی

10. هر عیش که دلراست ز پهلوی تو دارد

11. هر عاشق بیچاره که در بند بلا نیست

12. آشفتگی از نگهت گیسوی تو دارد

13. چون فیض نباشد ز هم اجزای وجودش

14. هر ذره جدا عزم سر کوی تو دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نظر خدای بینان طلب هوا نباشد
* سفر نیازمندان قدم خطا نباشد
شعر کامل
سعدی
* این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت
* اجر صبریست که در کلبه احزان کردم
شعر کامل
حافظ
* مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
* شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
شعر کامل
حافظ