فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 277

1. دل را غمگین نمی‌توان کرد

2. غمگین را تمکین نمی‌توان کرد

3. تلخست جهان به غیر عشقت

4. کامی شیرین نمی‌توان کرد

5. عشق تو بجان خرید ای دوست

6. سودا به از این نمی‌توان کرد

7. ز آمدشد غیر پاک کردم

8. دل را چرکین نمی‌توان کرد

9. دل منزل دوست است در وی

10. غیری تمکین نمی‌توان کرد

11. غم را شادی حساب کردم

12. جان را غمگین نمی‌توان کرد

13. از هر که جفا کند بریدم

14. با دوست چنین نمی‌توان کرد

15. گر صبر توان ز ماه رویان

16. زان زهره جبین نمی‌توان کرد

17. جان و دل و دین فداش کردم

18. دل در عشق جز این نمی‌توان کرد

19. جز در ره وصل دوستان فیض

20. ترک دل و دین نمیتوان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
* تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست
شعر کامل
سعدی
* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی