فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 303

1. خنک دیدهٔ کان ترا دیده باشد

2. ز گلزار حسنت گلی چیده باشد

3. سراپا نظر گشته باشد کسی کو

4. جمال ترا یک نظر دیده باشد

5. چه دیده است چشمیکه رویت ندیده

6. چه بشنیده آن کز تو نشنیده باشد

7. بجمعی تو دزدیده نگذشته باشی

8. که هر یک نگاهی ندزدیده باشد

9. خرامان براهیکه بگذشته باشی

10. بسا دل ز حسرت خراشیده باشد

11. نقاب ارگشائی و گر رخ بپوشی

12. ز بیگانه آن روی پوشیده باشد

13. گره گرزنی زلف را ور گشائی

14. بهر طور باشی پسندیده باشد

15. نشاط دلم از نشاط تو باشد

16. نخندیده باشی نخندیده باشد

17. کسی کو گرفته است در بر خیالت

18. به بیداری او خوابها دیده باشد

19. خیالت کسیرا که در سر مقیم است

20. محالست یکلحظه خسبیده باشد

21. کسی را که عشق نگاریست در سر

22. ز سیمای او غم تراویده باشد

23. چو در وصف حسن تو گوید سخن فیض

24. سرا پای موزون و سنجیده باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دارم به شاهی دسترس، کاو منبع فیض است و بس
* در سایهٔ بال مگس، شاهین پران پرورد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
* هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
شعر کامل
حافظ
* سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
* هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
شعر کامل
حافظ