فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 37

1. بررهگذر نفحهٔ یار است دل ما

2. خرّم تر از ایام بهار است دل ما

3. از غیب رسد قافلهٔ تازه بتازه

4. آن قافله را راهگذار است دل ما

5. روشنتر از آئینه و آب و مه و مهر است

6. پاکیزه ز زنگار و غبار است دل ما

7. خالی نبود یکنفس از حور سرشتی

8. پیوسته نگارش بکنار است دل ما

9. هر دم رود از جا بهوای سر زلفی

10. آشفته تر از طرّه یارست دل ما

11. یک لحظه فرارش نبود لیک همیشه

12. در شیوه رندی بقرار است دل ما

13. هم صومعه هم میکده هم مسجد و هم دیر

14. یک معنی و بنموده هزار است دل ما

15. غافل منگر منبع فیض است دل فیض

16. گستاخ مبین مسند یار است دل ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شوخی مکن ای پیر که هر موی سفیدی
* شمشیر زبانی است برای ادب تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
* گر در آیینه ببینی برود دل ز برت
شعر کامل
سعدی
* سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد
* بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری
شعر کامل
فروغی بسطامی