فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 412

1. شکر تو چسان کنم که شاید

2. از جز تو ثنای تو نیاید

3. گر هم نکنم ثنا چه گویم

4. نطقم بچه کار دیگر آید

5. آن لب که ثنای تو نگوید

6. آخر بچه خوشدلی گشاید

7. آندست که دامنت نگیرد

8. از بهر چه زاستین برآید

9. آن پای که در رهت نپوید

10. سر که رود و بر که آید

11. آن سر که هوای تو ندارد

12. بر تن بکدام امید باید

13. آندل که درو محبتت نیست

14. در سینه چو نغمه می‌سراید

15. آن جان که ز تو نشان ندارد

16. حقا که بجای تن نشاید

17. آن دیده که دیده روی خوبت

18. بر غیر چگونه میگشاید

19. آن گوش که نام تو شنیده

20. چون حرف دگر در آن درآید

21. از فیض تو پای تا سر فیض

22. هر لحظه محبتی فزاید

23. آنم که سراسر وجودم

24. پیوسته بحمد تو سراید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در گوشه سلامت مستور چون توان بود
* تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
شعر کامل
حافظ
* بهر قربانی آن چشم سیه باید ریخت
* خون هر آهوی مشکین که به دشت ختن است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دامن شادی چو غم آسان نمی آید به دست
* پسته را دل می شود خون تا لبی خندان کند
شعر کامل
صائب تبریزی