فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 47

1. ای کوی تو برتر از مکانها

2. وی گم شده در رهت نشانها

3. سرگشته ببرّ و بحر گردند

4. اندر طلب تو کاروان ها

5. ای غرقهٔ بحر بی نشانی

6. وان گمره وادی نشانها

7. هر غمزده ایست از تو محزون

8. وز تست نشان شادمانها

9. از تست زمین فتاده بیخود

10. وز شوق تو شور آسمانها

11. راهی بتو نیست جز ره عشق

12. خاصان کردند امتحانها

13. در عالم عشق سیر کردیم

14. دیدیم یکان یکان نشانها

15. دل بر سر دل فتاده مدهوش

16. تن بر سرتن سپرده جانها

17. نزد دلدار رفته دلها

18. سوی جانان روان روانها

19. جانها همه پاکشیده از تن

20. دلها همه کنده دل زجانها

21. سر بر سر نیزهای حسرت

22. تن ها بر خاک جان فشانها

23. هرکو از عشق گفت حرفی

24. افتاد چو فیض بر زبانها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا بیا کن دل ز خون چون نار و نفع خلق شو
* ورنه رخ را رنگ ده بی نفع چون گلنار باش
شعر کامل
سنایی
* با جام و قدح عزم چمن کرد چو نرگس
* هر کس که درین روز سیم و زری داشت
شعر کامل
هلالی جغتایی
* با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای
* بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما
شعر کامل
حافظ