فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 483

1. یار آمد یار پیش دویدش

2. هم دل و هم جان پیش کشیدش

3. هرچه بخواهد بنزد وی آرید

4. هر چه بگوید سر بنهیدش

5. دل خود که بود جان خود که بود

6. محو شویدش محو شویدش

7. غیری ابدی هستی فروشد

8. بخنجر لا سر ببریدش

9. غیر که باشد سوی چه باشد

10. هی بکشیدش هی بکشیدش

11. عشق دوست را چه حلاوتست

12. الصّلا یاران هی بچشیدش

13. خامی ار گوید عشق چه باشد

14. آتش بزنید خوش به پزیدش

15. محتسبی اگر گرانی کند

16. رطل گرانی پیش نهیدش

17. عشق فیض را گردید میهمان

18. از دل و از جان خوان بکشیدش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
* چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
* بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی
* گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
* گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
شعر کامل
حافظ