فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 57

1. گفتمش دل بر آتش تو کباب

2. گفت جانها زماست در تب و تاب

3. گفتمش اضطراب دلها چیست

4. گفت آرام سینه های کباب

5. گفتمش اشک راه خوابم بست

6. گفت کی بود عاشقانرا خواب

7. گفتمش بهر عاشقان چکنی

8. گفت بر گیرم از جمال نقاب

9. گفتمش پرده جمال تو چیست

10. گفت بگذر زخویشتن در ایاب

11. گفتمش تاب آن جمالم نیست

12. گفت چون بی تو گردی اری تاب

13. گفتمش باده لب لعلت

14. گفت از حسرتش توان شد آب

15. گفتمش تشنهٔ وصال توام

16. گفت زین می کسی نشد سیراب

17. گفتمش جان و دل فدا کردم

18. گفت آری چنین کنند احباب

19. گفتمش مرد فیض در غم تو

20. گفت طوبی لهم و حسن مآب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رهنوردانی که چون خورشید تنها می روند
* از زمین پست بر اوج ثریا می روند
شعر کامل
صائب تبریزی
* پاک طینت می رساند فیض بعد از سوختن
* عود خاکستر چو گردد می کند دندان سفید
شعر کامل
صائب تبریزی
* خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند
* آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار
شعر کامل
سعدی