فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 608

1. امروز دگر در سر سودای دگر دارم

2. با این دل دیوانه غوغای دگر دارم

3. هر عهد که بستم من بشکست دل شیدا

4. دل رای دگر دارد من رای دگر دارم

5. مجنون ز غم لیلی بگرفت ره صحرا

6. من در دل دیوانه صحرای دگر دارم

7. آن داد قرار من بگرفت قرار من

8. ماوای من اینجا نیست ماوای دگر دارم

9. عنقا طلبا خوش باش کز دولت عشقش من

10. در قاف وجود خود عنقای دگر دارم

11. ای منتظر فردا چون من ز خودی فردا

12. کامروز نشد اینجا فردای دگر دارم

13. زاهد اگر از شاهد با شهد بود خرسند

14. من از لب نوشینش حلوای دگر دارم

15. مجنون و همان لیلا فیض و رخ هر زیبا

16. کز پرتو هر جانان لیلای دگر دارم

17. گفتم که بشیدائی افسانه شدم گفتا

18. من بر سر هر کوئی شیدای دگر دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
* می‌گویم و بعد از من گویند به دوران‌ها
شعر کامل
سعدی
* تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
* که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
شعر کامل
حافظ
* گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
* گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
شعر کامل
مولوی