فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 630

1. شهد لطفست گهی در کامم

2. ز هر قهر است گهی در جامم

3. گه می تلخ دهی زان لب و چشم

4. گاه نقل و شکر و بادامم

5. گاهی از لطف کنی تحسینم

6. گاهی از قهر دهی دشنامم

7. من گرفتار توام حاجت نیست

8. زحمت آنکه کشی در دامم

9. روز و شب می نشناسم الا

10. وصل تو صبح و فراقت شامم

11. سوختم ز آتش هجران و هنوز

12. در ره چارهٔ وصلت خامم

13. فیض را شکر وصالت بچشان

14. چند در هجر تو زهر آشامم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر سیب زنخدان تو چون گرد نشیند
* جانها همه با آه به یکبار برآید
شعر کامل
صائب تبریزی
* روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی
* ماه شب افروز تویی ابر شکربار بیا
شعر کامل
مولوی
* هیچ نخلی همچو رز در بوستان چالاک نیست
* هیچ دستی در جهان بالای دست تاک نیست
شعر کامل
صائب تبریزی