فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 807

1. تن بی جانم و جانم توئی تو

2. سراپا کفر و ایمانم توئی تو

3. چو با خویشم نه سر دارم نه سامان

4. چو با تو سر تو سامانم توئی تو

5. غم دل تنگی من هم منم من

6. خوشیهای فراوانم توئی تو

7. ز خود سر تا بپا اندوه و دردم

8. سرور سور و درمانم توئی تو

9. بکی بی برگ بی بر خار خشکم

10. برو برگ بهارانم توئی تو

11. گرسنه تشنه عریانم بخود من

12. شراب و جامه و نانم توئی تو

13. منم فاسد توئی اصلاح فاسد

14. منم عصیان و غفرانم توئی تو

15. منم هر بد توئی هر نیک و نیکی

16. کنم گر نیکی احسانم توئی تو

17. قبولم گر کنی یارد تو دانی

18. اسیرم بنده سلطانم توئی تو

19. دل و جان هر دو در بند غم تست

20. توئی دلدار و جانانم توئی تو

21. ندارم بیتو جانی یا دلی من

22. هم این من تو هم آنم توئی تو

23. بفریاد دل اشکسته‌ام رس

24. رحیم من تو رحمانم توئی تو

25. انینم از تو و بهر تو باشد

26. غیاث جان لهفاتم توئی تو

27. حنینم از تو و سوی تو باشد

28. توئی حنان و منانم توئی تو

29. اگر فیضم توئی فیاض آن فیض

30. و گر هم محسن احسانم توئی تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
* چنین که حافظ ما مست باده ازل است
شعر کامل
حافظ
* دران مبین تو که شور است آب دیده عاشق
* که پرورش جز از این آب نیست مهرگیا را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
* وان که این کار ندانست در انکار بماند
شعر کامل
حافظ