فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 815

1. دم بدمش به بین ببین تازه بتازه نو بنو

2. گل ز رخش بچین بچین تازه بتازه نو بنو

3. ای مه من بیا بیا در دل من درآ درآ

4. مهر خودت به بین به بین تازه بتازه نو بنو

5. مهر دگر بهر زمان در دل و سینه می نشان

6. در دل و دیده می نشین تازه بتازه نو بنو

7. جان بخیال آن دو لب هر نفس آورم بلب

8. تا کنمت فدا چنین تازه بتازه نو بنو

9. فیض اسیر ناتوان سوخت در آتش غمان

10. میکنیش دگر غمین تازه بتازه نو بنو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* توانگرا در رحمت به روی درویشان
* مبند و گر تو ببندی خدای بگشاید
شعر کامل
سعدی
* شبی که سرو تو شمع مزار من گردد
* چو گردباد به گردت غبار من گردد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* قلم نشانهٔ عقل است و تیغ مایهٔ جور
* یکی چو حنظل تلخ و یکی چو شهد شهی
شعر کامل
ناصرخسرو