فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 855

1. از دست شد ز شوقت دستی بر این دلم نه

2. بر باد رفت خاکم پائی بر این گلم نه

3. محصول عمر خود را در کار خویش کردم

4. یک پرتو از جمالت در کار و حاصلم نه

5. از پیچ و تاب زلفت بس تیره روز گارم

6. گرد سرت از آن روی شمع مقابلم نه

7. از فیض یکه آهی شد قابل نگاهی

8. منت بیک نگاهی بر جان قابلم نه

9. زان چابکان که دایم مستغرق وصالند

10. برق عنایتی خوش بر جان کاهلم نه

11. بد را به نیک بخشند چون نیکوان مرا نیز

12. از خاک تیره بر گیر در صدر منزلم نه

13. قومی شکوه دارند صبری چه کوه دارند

14. یکذره صبر از ایشان بستان و در دلم نه

15. گم گشت در رهش دل شد کار فیض مشکل

16. بوی صبا ز زلفش در راه مشکلم نه

17. این شد جواب آن نظم از گفتهای ملا

18. ای پاک از آب وا ز گل پای در اینگلم نه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را
* ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را
شعر کامل
سعدی
* وعدۀ لطف و کرم را مکن ای دوست خلاف
* کز کریمان نسزد آنچه خلاف کرم است
شعر کامل
جامی
* بوی کافور ازین مرده دلان می آید
* که به این طایفه آمیخت که نامرد نشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی