فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 894

1. در دل و جان من چه جا داری

2. روی از من نهان چرا داری

3. آنکه دل در تو بسته پیوسته

4. تا بکی از خودت جدا داری

5. همه شب بر در تو مینالم

6. تو نگوئی چه مدعا داری

7. ناامیدم مکن ز خود جانا

8. بامیدی که از خدا داری

9. آشنائی بجز تو نیست مرا

10. تو بجز من بس آشنا داری

11. چون توئی اصل خرمی و طرب

12. در غم و محنتم چرا داری

13. مس خود میزنم باکسیرت

14. که تو از حسن کیمیا داری

15. سوخت جانم از آتش دوری

16. بیدلی را چنین روا داری

17. دشمنان را بعیش و خرم شاد

18. دوست را در غم و بلا داری

19. هر چه او با تو میکند نیکوست

20. فیض آخر جز او کرا داری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* معاشران گره از زلف یار باز کنید
* شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید
شعر کامل
حافظ
* تو قلب سپه را به‌آیین بدار
* من اکنون پیاده کنم کارزار
شعر کامل
فردوسی
* ای گل که موج خنده ات از سر گذشته است
* آماده باش گریه تلخ گلاب را
شعر کامل
صائب تبریزی