فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 188

1. هر گه که ناوکی ز کمانت کمانه کرد

2. اول شکاف سینهٔ مرا نشانه کرد

3. دستی که بر میان وصال تو می‌زدم

4. تیغ فراق منقطعش از میانه کرد

5. تا چشمم اوفتاد به شاهین زلف تو

6. عنقای عشق بر سر من آشیانه کرد

7. سیل غمت فتاد به فکر خرابی‌ام

8. چندان که در خرابه من جغد خانه کرد

9. در ناف آهوان ختا نافه گشت خون

10. تا جعد مشک‌بوی تو را باد شانه کرد

11. هر سر خبر ز سر محبت کجا شود

12. الا سری که سجدهٔ آن آستانه کرد

13. تنها من اسیر خط و خال او شدم

14. بس مرغ دل که صید بدین دام و دانه کرد

15. تیغ ستم کشیده به سر وقت من رسید

16. الحق که در حقم کرم بی‌کرانه کرد

17. گفتم مگر ز باده به دامن نشانمش

18. برخاست از میانه و مستی بهانه کرد

19. منت خدای را که شراب صبوحی‌ام

20. فارغ ز ورد صبح و دعای شبانه کرد

21. بی مهری از تو دید فروغی ولی مدام

22. فریاد از آسمان و فغان از زمانه کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
* سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن
شعر کامل
حافظ
* همان بهتر که لیلی در بیابان جلوه گر باشد
* ندارد تنگنای شهر، تاب حسن صحرایی
شعر کامل
صائب تبریزی
* از حشمت اهل جهل به کیوان رسیده‌اند
* جز آه اهل فضل به کیوان نمی‌رسد
شعر کامل
حافظ