فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 289

1. دامن کشان شبی گذر افتاد بر منش

2. برخاستم چو گرد و نشستم به دامنش

3. شاهان اسیر حلقهٔ گیسوی پر خمش

4. شیران شکار شیوهٔ آهوی پر فنش

5. دل ها شکسته از شکن زلف کافرش

6. مردان فتاده از نگه مردم افکنش

7. پروانهٔ حریص چه پروا ز آتشش

8. دلخستهٔ فراق چه وحشت ز کشتنش

9. هر کس که دید گوشهٔ ابروی دوست را

10. باکی نباشد از دم شمشیر دشمنش

11. آن را که نقش صورت جانان به خاطر است

12. خاطر نمی‌کشد به تماشای گلشنش

13. گر بیند آتشین رخ او چشم باغبان

14. آتش زند به لاله و نسرین و سوسنش

15. تا مرغ دل جدا شد از آن زلف پر شکن

16. هر لحظه پر زند به هوای نشیمنش

17. دیوانه‌ای که می‌کشدش تار موی دوست

18. نتوان نگاه داشت به زنجیر آهنش

19. ماهی که دوش خرمن صبرم به باد داد

20. امروز برق عشق زد آتش به خرمنش

21. نرم از دعا نشد دل آن ترک لشکری

22. کاری نکرد هیچ دعایی به جوشنش

23. برداشت بار گردنم از بن به تیغ تیز

24. یارب که خون من نشود بار گردنش

25. قوت فروغی از لب یاقوت او رسید

26. تا شاه شد وسیلهٔ رزق معینش

27. روشن ضمیر ناصردین شه که آفتاب

28. کسب فروغ می‌کند از رای روشنش

29. چون زرفشان شود کف گوهر نوال او

30. ندهد کفاف حاصل دریا و معدنش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی
* همایی چون تو عالی قدر حرص استخوان تا کی
* دریغ آن سایه همت که بر نااهل افکندی
شعر کامل
حافظ
* گویی که رشته های عقیقست و لاژورد
* از لاله و بنفشه همه روی مرغزار
شعر کامل
فرخی سیستانی